نحوه عمل و ماهیت واقعی سازمان تعاون روستایی در حوزههای مختلف بر کسی پوشیده نیست. خرید محصولاتی همچون خرما، سیر، پیاز، سیبزمینی، زعفران، گوجه و... با قیمتهای کاملاً سرکوب شده و ناعادلانه تحت عنوان خرید حمایتی، آن هم با استفاده از حدود هزار میلیارد تومان وام و خط اعتباری سالیانه دولتی که در اصل باید صرف ایجاد زنجیرههای تولید و نجات کشاورزان خردهپا توسط تعاونیها و اتحادیههای آنها شود، متأسفانه نتیجهای بهجز زیان فاحش و ورشکستگی مطلق کشاورزان و سودآوری سازمان برای هزینههای بیحساب چندین میلیاردی همچون تغییر دکوراسیون دفتر و محل اسکان مدیران یا پرداخت پاداشهای بیحساب و کتاب به خودشان و... نداشته است.
همه این اقدامات، به نام حمایت از تولیدکننده بلایی بر سر کشاورزان آورده که هیچیک از آنها دل خوشی از این به اصطلاح خریدهای حمایتی ندارند، چراکه علیرغم شعارهای مدیران سازمان، خرید اندکی از محصولات انبوه تولیدی به حداقل قیمت توسط تعاون روستایی نه تنها هزینههای کشاورزان را پوشش نداده و کمکی به کسب و کار آنها نکرده، بلکه توان مالی آنها برای کشت جدید را هم سلب کرده است.
اصولاً طی دوسال گذشته آنچه بیش از هر چیز از طرف مدیران سازمان تعاون روستایی شنیده و یا دیدهایم، شعارها و حرفهای پر زرق و برق ولی خالی از اقدام واقعی بوده و حتی بر اساس بررسیها و شواهد عینی در بسیاری از موارد کاملاً بیپایه و اساس نیز بوده است؛ به عنوان مثال در مقطع یاد شده به تعداد انگشتان یک دست نیز اثری از برگزاری سمپوزیوم یا نشست تخصصی رو در رو برای بررسی مشکلات شبکه تعاونیها و تشکلهای بخش کشاورزی به غیر از جلسات فصلی شورای مرکزی نظام صنفی کشاورزی در محل سازمان آن هم توسط خودشان نمیبینیم، اما با مراجعه به سایت و پایگاه اطلاعرسانی سازمان با بیش از ۳۰ مورد برگزاری صوری سمپوزیوم مواجه میشوید!
جالبتر آنکه در اغلب این گزارشگونهها، مدیران سازمان در نقش منتقد و معترض شرایط موجود ظاهر شدهاند، در حالی که کمترین برنامهریزی و اقدام مؤثر در جهت بازسازی و بهسازی شبکه تعاونیها و رفع مشکلات ساختاری، قانونی و اجرایی آنها و ارتقای جایگاه و بازآفرینی سرمایه عظیم اجتماعی تعاونیها به عمل نیاوردهاند؛ به عنوان مثال در طول دو سال گذشته بارها از لزوم اصلاح ساختار و تشکیل کمیتههای فنی و حقوقی به منظور بازنگری قواعد حقوقی و اساسنامه سازمان توسط مدیران آن سخن به میان آمده که تماماً خالی از حقیقت و صرفاً در حد شعار و ادعا بوده و همه این مسائل بیانگر آن است که مدیران این سازمان در مدت مدیریت خود روش فرار به جلو را البته به صورت کامل ناشیانه شیوه راه و عمل خود قرار دادهاند.
با نظرسنجی ساده میدانی از تعاونیها و اتحادیههای روستایی و کشاورزی سراسر کشور که برخی از آنها را در شمارههای اخیر روزنامه به اطلاع مخاطبان محترم رساندهایم، به این نتیجه میرسیم که در مقطع مورد بحث، تعاونیها و اتحادیههای تحت پوشش سازمان مرکزی تعاون روستایی در ضعیفترین جایگاه و وضعیت اجتماعی و اقتصادی خود در سالهای اخیر بودهاند و تحقیقاً هیچ گونه تغییر و اصلاحی در شرایط قبلی آنها نظیر انفعال در یکپارچهسازی فعالیت کشاورزان یا حمایت و کسب اعتماد و سرمایه اجتماعی روستاییان و یا به اصطلاح ترمیم شبکه مویرگی آنها ایجاد نشده است.
آمار بیش از ۳۲ درصدی رکود و تعطیلی شرکتهای تعاونی کشاورزی از مجموعه یکهزار و 877 شرکت موجود و یا حدود ۲۵ درصدی تعاونیهای نوپای روستایی زنان از ۳۷۰ شرکت تأسیس شده، ۱۰۰ درصد تعاونیهای مصرف شهر و روستا و تعداد بسیار قابل توجهی از دیگر انواع تعاونیها و تشکلهای روستایی، کشاورزی و تولیدی نشانههایی بارز از وضعیتی واقعی است که توسط مدیران سازمان در برخی گزارشات ارائه شده است.
نکته دیگر در این زمینه این است که هدفگذاری مدیران فعلی سازمان بهخصوص در یکی-دو سال زراعی گذشته به جای حمایت واقعی از کشاورزان و تعاونیهای کشاورزی و روستایی، سودآوری برای سازمان جهت ریخت و پاشهای خودشان بوده و جایی که احساس میکردند حاشیه سود بیشتری برایشان دارد، حضور مستقیم و فعالتری داشتهاند؛ به عنوان مثال این سازمان تحت لوای خرید حمایتی با خرید مقادیر فراوانی زعفران از کشاورزان خراسانی هنوز بعد از گذشت شش ماه بالغ بر 50 درصد پول زعفرانکاران را نپرداختهاست که این امر سبب شده زعفرانکاران با مراجعه به مراکز مختلف اقدام به دادخواهی کنند، چراکه اکثر آنها برای گذران زندگی و کشتوکار جدید دچار مشکلات عدیده مالی هستند. همچنین خرید گوجه با قیمت کیلویی یکهزار و 150 تومان در سال گذشته و تبدیل آن به رب و فروش در بورس و صادرات آن به روسیه که در راستای درآمدزایی برای سازمان تعاون روستایی و نه کشاورزان بوده، نامش حمایت نیست! گوجهای که قیمتش بعد از حدود یک ماه به کیلویی 14 هزار تومان هم رسید، ولی صد حیف که گروهی به نام حمایت از تعاونیها و کشاورزان، هر ساله با عمل نکردن به وظایف اصلی خود، باعث تکرار و تشدید فقر و فلاکت آنان میشوند.
اخیراً هم همگی شاهدیم که این سازمان با خرید مقادیری پیاز و گوجه از کشاورزان جنوب کرمان با قیمت هرکیلو 450 تومان (!) و فروش آن به دو تا سه برابر قیمت (اکثراً به دلالان) در سایر استانها، باز هم به اسم خرید حمایتی و توافقی بهجای حمایت از کشاورزان، به سود و افزایش اندوخته مالی سازمان خود پرداختهاند، در حالیکه آه و فغان تمامی کشاورزان از زیانهای هنگفت و قیمتهای ناعادلانه بهدلیل نداشتن حامی واقعی و زنجیره تولید به آسمان بلند است، تا جاییکه دل نیروهای نظامی به حال تولیدکنندگان نگونبخت سوخته و به فریادشان واکنش نشان دادهاند!
در حال حاضر مدیران این سازمان با پروندهای خالی از هرگونه اثرگذاری حقیقی در وضعیت کشاورزان و شبکه تعاونیهای ورشکسته، با سر کار آمدن وزیر جدید، لرزه بر اندامشان افتاده و بهخصوص در همین هفتههای اخیر با خبرسازیهای روزانه و حتی ساعتی ازطریق بهکارگیری برخی افراد و ارسال خبرهای جعلی مثبت و گل و بلبل در کانالها و سایتهای مختلف سعی میکنند در لیست برکناریها نباشند؛ موضوعی که باید صبر کرد و دید عاقبت کار را.
گزارش از احمد حقپژوه